زن جوانی که به دلیل تبهکاریهایش بین مجرمان به کماندو معروف شده، در یک عملیات پیچیده پلیسی و در حالی که در مرخصی زندان مشغول ارتکاب جرم بود، دستگیر شد.
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۳۵ ساله معروف به «کماندو» است که با هوشیاری ماموران کلانتری شفای مشهد به همراه ۲ تن دیگر از همدستانش در حالی دستگیر شد که قصد داشت یک کامیون لوازم سرقتی را به مکان دیگری انتقال دهد، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفا گفت: پدرم خیلی دوست داشت فرزندانش درس بخوانند و دکتر و مهندس شوند اما مادرم شیوه خلافکاری را در زندگی در پیش گرفت و سر ناسازگاری با پدرم را گذاشت.
این مشاجرهها ادامه داشت تا اینکه پدرم در یک سانحه رانندگی جان باخت و دیگر خلافکاریهای مادرم آشکار شد. هنوز ۱۱ سال بیشتر نداشتم که روزی مادرم را هنگام کیفزنی در اتوبوس شهری دیدم و به او اعتراض کردم، ولی مادرم با عصبانیت فریاد زد «به تو ربطی ندارد»! وقتی به کارهای ناشایست مادرم حساس شدم، تازه فهمیدم که برادرانم نیز همین کار را میکنند و از راه سرقت روزگار میگذرانند. خیلی زود آنها مرا مجبور به همکاری کردند و من در کنار مادر و برادرانم کیفزنی و گوشیقاپی میکردم.
- دستگیری زن تبهکار معروف به کماندو | زایمان متهم هنگام بازجویی | نقشه عجیب زن جوان برای فرار از بیمارستان
هنگامی که به ۱۶ سالگی رسیدم به عقد جوان معتادی درآمدم که خیلی تلاش کرد مرا نیز معتاد کند ولی زیر بار نرفتم و همچنان به سرقتهایم ادامه دادم. حبیب مدام مرا کتک میزد و بسیار پرخاشگر بود به همین دلیل در حالی که صاحب ۲ فرزند بودم از او طلاق گرفتم و به خانه مادرم رفتم، ولی به دلیل این که نمیتوانستم مخارج سنگین ۲ فرزندم را تامین کنم، آرامآرام با پیشنهاد یک قاچاقچی محلی به فروش مواد مخدر هم روی آوردم و با موادی که در اختیارم میگذاشت درآمد خوبی داشتم.
در این شرایط بود که بنیامین از من خواستگاری کرد. من هم بلافاصله پاسخ مثبت دادم چراکه او نیز از سارقان حرفهای بود و در باند برادرانم همکاری میکرد. آنها موتورسیکلت و دوچرخه سرقت میکردند یا به منازل مردم دستبرد میزدند و اموال سرقتی را به منزل مادرم میآوردند. طولی نکشید که من هم وارد باند آنها شدم و هنگام دستبرد به منازل از فرزندانم به عنوان پوشش استفاده میکردم تا شهروندان به من مشکوک نشوند.
چند بار دستگیر و روانه زندان شدم، اما بعد از آزادی دوباره به خلافکاریهایم ادامه میدادم و پشیمانی برایم معنی نداشت. مدتی بعد با فروش لوازم سرقتی منزلی در حاشیه شهر خریدیم، ولی باز هم قانع نبودم تا اینکه همسرم نیز در آخرین دستگیری به زندان طولانی مدت محکوم شد.
حالا من به همراه فرزندانم در مناطق هاشمیه، وکیلآباد، سجاد و… سرقت میکردم و اموال سرقتی را به خانه مادرم انتقال میدادم. با آنکه فرزند چهارم را باردار بودم، دست از خرید و فروش مواد مخدر برنمیداشتم تا اینکه به اتهام حمل یک کیلوگرم شیشه به ۲۵ سال زندان محکوم شدم، ولی به من مرخصی بارداری دادند تا فرزندم را بیرون از زندان به دنیا بیاورم.
یک روز به تولد فرزندم باقی مانده بود که هنگام انتقال لوازم سرقتی از منزل مادرم به سر قرار صوری با ماموران کلانتری شفا رفتم که در پوشش کارگران حمل و نقل اسباب و اثاثیه مرا زیر نظر گرفته بودند و این گونه دوباره به جرم سرقت دستگیر شدم. اما در کلانتری درد زایمان من شروع شد و بلافاصله با کمک نیروهای انتظامی و امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل شدم.
زن معروف به کماندو با طرح یک دسیسه هولناک قصد داشت از بیمارستان فرارکند که با هوشیاری نیروهای پوششی پلیس در اجرای نقشه خود ناکام ماند چراکه وی با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفا) به اتاق خصوصی منتقل شد و لایههای امنیتی نیز افزایش یافت.
طبق اطلاعات پلیس، این زن با یکی از همدستانش تماس گرفته بود تا شیرینیهای آلوده به قرصهای خوابآور را به مامور مراقب تعارف کند و با بیهوش کردن مامور از بیمارستان بگریزد.
کد خبر 855552 منبع: خراسان
-
بچهها را برای تغییرهای بزرگ آماده کنیم
-
آخرین فرصت برای ازدواجنکنها | زنگ هشدار برای تجرد قطعی یک میلیون دهه شصتی به صدا درآمد
-
سرگذشت عجیب زن تبهکار معروف به کماندو | پدرم میخواست فرزندانش دکتر و مهندس شوند ؛ همه دزد و قاچاقچی شدیم!
-
فرمانده یگان قوچ شکار میکرد
-
اقدام کاپیتان استقلال بعد از اتهام به پرسپولیس | پس از کی عذرخواهی میکنی؟
-
ببینیم؛ پاسخ معنادار علی لاریجانی به احتمال کاندیداتوری اش
-
فوری | درگیری میان ارتش مصر و نظامیان صهیونیست؛ ۲ سرباز کشته شدند
-
تصاویر دلخراش(۱۶+) ؛ حمله خونین اراذل و اوباش به بیمارستان زاهدان
-
غیرمنتظره؛ انتقال بازی استقلال به اراک | تصمیم مهم برای بازی سرنوشت ساز؟
-
جدیدترین تصاویر از سرریز شدن آب سد اکباتان همدان
-
اگر رئیس جمهور شوم حامیان فلسطین را سرکوب میکنم
-
نتانیاهو: روز گذشته در رفح اشتباهی فاجعهبار روی داد | تقصیر السنوار است نه من!
-
ادعای عجیب کاپیتان پرسپولیس؛ امشب در قزوین دو گل خورده ایم و تمام!
-
نوه امام: به کربلا که میروید دعا کنید که خداوند طول عمر به مقام معظم رهبری عنایت فرماید
-
تاکتیک نکونام فقط هوچیگری است مثل هاشمی نسب | جامی که برای پرسپولیس آوردند تقلبی بود
-
شگفتی بی بی سی؛ تصاویری از اعتراف روی آنتن زنده که وایرال شد
-
روزهای آینده موج گرمای بی سابقه در راه است | گرمای ۵۰ درجه عراق را درخواهد نوردید
-
لحظه دست دادن دو نماینده زن و مرد مجلس با هم (عکس)
-
«پدرخوانده» جدید در فوتبال ایران ظهور کرد! | عکس
-
حضور فوری نماینده باشگاه استقلال تهران در دادسرای فرهنگ و رسانه
-
اظهارات عجیب یک قاتل در دادگاه | زن ثروتمند را من نکشتم ، مقتول با شالش خودش را خفه کرد!
-
گفتگو با سارقی که اتوبوس بی آرتی را سرقت کرد | سارق بدشانس می خواست به سبک سریال برکینگ بد، آشپرخانه تولید شیشه بزند
-
دستگیری مردی که یک کیلو حشیش را قورت داد
-
زنم گفت بلایی سر خودش میآورد و رفت ، لطفا کمک کنید!
-
من پسرعمهام را نکشتهام | اسلحه دست عمو بود!
-
دستگیری مرد هزارچهره در مشهد | این مرد زنها را فریب میداد و… | پای زنهای تهرانی هم به میان آمد